شاعرانه همسری !!!!!!

سلام !!!!

بعد از یک هفته مهمانداری از دوست و همسایه ی سالهای غربت ،امروز در بین تمیز کاری های بعد از مهمانی وقت نوشتن پیدا کردم !!!!! یه هفته ی فوق العاده شلوغ ولی دوست داشتنی  !!!!!

واقعا سفر اونم با دو بچه کوچک و بارداری و بدون شوهر واقعا سخته !!! من که حتی بهش فکر هم که می کنم  سر درد می گیرم  چه برسه برم !!!واقعا لیلا دل خوشی داره !!!! تازه طفلی از بارداری ناخواسته اش  و بچه سوم در راه هم  دل و دماغ نداشت  !!!!!!من بودم سکته می کردم !!!!

ولی در کل کلی خوش گذشت یاد غربت کردیم و یاد ساختمان و اهالی و اتفاقات !!!!زهرا هم دو سه روزی ما را همراهی کرد و باهم بودیم و همین لذت این مهمانی را دو چندان می کرد !!!!

زهرا ماجرایی را تعریف کرد که واقعا ناراحتم کرد و کلی غصه خوردم ولی کاری از دستم بر نمی یاد.

دیشب به حمید می گم  یکم شاعرانه حرف بزن دلم تنگیده واسه شعر و شاعری 

گفت باشه و شروع کرد : قوری ز قلم، قلم زقوری ،من عاشقتم گوگولی مگولی !!!! قیافه ام دیدنی بود هم خنده ام گرفته بود و هم کیف کرده بودم از شاعرانه همسری!!!!!!

زندگی پر از فراز و نشیبه .یه  روز ذوق آینده را دارم و یه روز دلشوره از آینده امانم را می بره !!!

---------------------------------------------------------------------

تصمیم  گرفتم لحظه هایی که خیلی خوشم و لحظه های خیلی تلخم از خودم عکس بگیرم !!!! همین طوری واسه به چالش کشیدن لحظه هام . باید باحال باشه بررسی چهره خوشی و نا خوشی !!!!!!!!!!

----------------------------------------------------------

پ.ن: جالبه چندین نفر اینجا را میخونن اما نظر نمیدن !!!بعضی موقع ها دوست دارم بدونم کیا این نوشته ها را می خونن و چه نظری دارند .وقتی اینجا می نویسی درسته واسه دل خودته اما دوست داری خونده بشی و نظرات دیگران را هم بدونی !!!!!

---------------------------------------------------------------------------------------

بعضی روزها همه خونه بوی عطر حمید می ده .بالش ،مبل ، هوا ، دستگیره ، کنترل تلویزیون !!! نمی دونم من اون روزها عاشق ترم یا حمید ادکلان بیشتری رو خودش خالی می کنه . در هر دو صورت مستم می کنه و حس بهتری دارم . 

----------------------------------------------------------------------------------------


دلمان لک زده بود برای نوشتن به رسم   سقف شکسته !!!!! احتمال دارد بیشتربنویسیم !!!!!

نظرات 1 + ارسال نظر
پسندیده چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 18:52 http://kenaaraabaad.blogsky.com/

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
یه بنده خدائی بود می فرمود:
ثروتمند بودن یه حسه
درک کردنی هست
پول نیست
واقعا جمله ی جالبیه
بنابراین
کسانی که پول دارند و هی دنبال پول هستن
اینا در واقع احساس فقر می کنن
اما بعضی ها هستن که فقیر هستند و قناعت می کنن
و احساس بی نیازی از دنیا می کنن
اینا رو مقدمه کردم بگم
بین ما و اشیای پیرامون ما یک واسطه هست که شاید بعضا غافل بشیم ازشون
حس خوشبختی هم مشمول همین قاعده هست
تشکر
خدانگهدار

خیلی کامنت قشنگی بود . ممنون . واقعا قبول دارم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد